بایگانی
undefined undefined ماه undefined
باور نمی کنم پرنده مردنی است
فروغ فرخ زاد در دی ماه 1313 در تهران به دنیا آمد . پدرش محمد فرخ زاد سرهنگ ارتش بود و مادرش بتول وزیری تبار نام داشت . پدر دارای خشونت عجیب مردانه عاشق شعر و مطالعه بود و تمام خانه را به کتابخانه تبدیل کرده بود . مادر زنی مهربان ساده دل و کودک وار بود مادری که فروغ از او بارها در اشعار خود نام برده است .فروغ از کودکی به شعرو قصه علا قه داشت و قصه های پدر بزرگ را با لذت وافر گوش می داد . از 13 14 سالگی غزل می ساخته و دیوان شعر شعرا را می خوانده است .
1328:با مهری رخشا و سهراب سپهری محشور بوده و زیر نظر اصغر پتگر و بهجت صدر نقاشی را می آموزد.
1329:با پرویز شاپور که 15 سال از او بزرگ تر بود ازدواج می کند شاپور نوه ی خاله ی مادر اوست.
1330:فرزند پسری به دنیا می آورد و نامش را کامیار می گذارد.
1331:مجموعه شعر اسیر را با 44 قطعه شعر در 18 سالگی به چاپ می رساند که مقدمه ی آن را شجاع الدین شفا نگاشته است.
1332: همراه همسرش به اهواز می رود .
1333: با شوهرش اختلاف شدید پیدا می کند.
1334: چاپ دوم مجموعه ی اسیر با تغییرات کلی انتشار می یابد و از پرویز شاپور جدا می شود .
1335: انتشار مجموعه شعر دیوار __ پانزدهم تیر ماه به ایتالیا و آلمان سفری 14 ماهه دارد. به زبان ایتالیایی و آلمانی مسلط می شود. و با گروه آلکس آقاییان که فیلمهای ایتالیایی را به فارسی دوبله می کردند همکاری می کند .
1336:انتشار مجموعه شعر عصیان.
1337:در سازمان فیلم گلستان به عنوان ماشین نویس و مسئول بایگانی استخدام می شود.
1338:آغاز تدوین مستند یک آتش.
فروغ به انگلستان سفر می کند تا به مطالعه و بررسی امور تشکیلاتی و تهیه ی فیلم و آموزش عملی تدوین فیلم بپردازد.
1338:بازگشت به ایران و تدوین مجدد فیلم یک آتش.
1339:همکاری با ابراهیم گلستان به عنوان دستیار و تدوین گر پنج قسمت از فیلم های مستند چشم انداز .
1340:بازی در فیلم خواستگاری برای موسسه ی فیلم چشم انداز _ سفر به انگلستان برای آموزش فشرده در باره ی امور فنی ساختن فیلم – تجربه ی گویندگی در دو دوبله فیلم شهر هفتم (اینگمار برگمن1956)به سر پرستی پرویز بهرام- بازی در فیلم دریا بر اساس داستان کوتاه "چرا دریا طوفانی شده بود " نوشته ی صادق چوبک به عنوان بازیگر نقش اول زن فیلم در کنار پرویز بهرام زیر نظر ابراهیم گلستان به عنوان کارگردان – ساختن فیلم یک دقیقه ای و تبلیغاتی کیهان برای موسسه ی کیهان و فیلم تبلیغاتی روغن پارس برای کارخانه ی روغن پارس .
1341:سفر مقدماتی به تبریز به همراه دکتر راجی رئیس هیئت مدیره ی انجمن کمک به جذامیان برای آشنایی با محیط و موقعیت جذامخانه ی باباداغی و وضع بیماران جذامی –فیلمبرداری فیلم مستند "خانه سیاه است"سرپرستی کودکی به نام حسین منصوری از پدر و مادری جذامی .
1342:چاپ سوم مجموعه شعر اسیر دریافت جایزه ی بهترین فیلم مستند در جشن واره ی جهانی اوبرهابروزن برای کارگردانی "خانه سیاه است" – بازی در نمایش نامه "شش شخصیت در جستجوی نویسنده"نوشته ی لوئیجی پیراند للو به ترجمه و کارگردانی پری صابری.
1343:انتشار مجموعه ی کوچکی به نام"زیباترین اشعار فروغ فرخ زاد"_ انتشار مجموعه تولدی دیگر _ انتشار مجموعه اشعار برگزیده ی فروغ _بازی در دو صحنه از فیلم خشت و آینه به کار گردانی ابراهیم گلستان – سفری 4 ماهه به آلمان ایتالیا و فرانسه در تابستان.
1345:شرکت در دومین جشنواره سینمای مولف – پزارو- در بهار –دیدار و گفتگو با برنارد و برتولوچی برای ساخت فیلم مستندی در باره ی فروغ – چاپ اشعار فروغ در آلمان – سوئد- انگلستان و فرانسه. وبلاخره مرگ در حادثه ی نا هنگام تصادف اتومبیل در ساعت 4/30 دوشنبه 24 بهمن ماه خاکسپاری او در گورستان ظهیرالدوله در 26 بهمن ماه1345 در میان خیل انبوه از شاعران و نویسندگان و دوست دارانش
.
 
نوشته ی شباهنگ در شنبه, مهر ۰۱, ۱۳۸۵ | لینک |