بایگانی
من این وبلاگ رو خیلی دوست دارم شما هم بخونیدش
 
نوشته ی شباهنگ در سه‌شنبه, آبان ۳۰, ۱۳۸۵ | لینک |
97ميليون وب سايت
ای بابا هنوز ب بسم وبلاگم نشده دوستای من وحیده خانم و بچه های دیگه صبر داشته باشید گاماس گاماس
بله من خودم هم بعضی ایراد ها رو می دونم ولی تولد وبلاگم هم زمان با شروع دانشگاه بود من زیاد فرصت
نکردم درست حسابی روش کار کنم خودتون بهتر میدونید که دانشگاه آزاد تحقیقاتش چه قدر زمان برچشم سعی می کنم در اولین فرصت خواسته های شما رو عملی کنم
راستی به زودی معنای واقعی عشق رودر ادبیات براتون توضیح میدم
97ميليون وب سايت !
شركت تحقيقات اينترنتي "نت‌كرفت" در گزارش ماه سپتامبر خود اعلام كرد تعداد وب سايتهاي اينترنت به حدود 96/9ميليون عدد رسيده است.
به گزارش سايت اينترنتي "تك‌وب"، آمار جمع ‌آوري شده توسط اين شركت نشان مي‌دهد تعداد وب سايت هاي اينترنت در ماه‌هاي گذشته با رشد فزاينده‌اي مواجه بوده به طوري كه تنها از ماه ژوئن گذشته تاكنون حدود 15/5 ميليون وب سايت جديد در اينترنت راه‌اندازي شده است.
كارشناسان شركت "نت‌كرفت" دليل اصلي رشد چشمگير تعداد وب سايت هاي اينترنت را ارائه خدمات رايگان ميزباني( (HOSTING?از وب سايتها و وب لاگهاي جديد كاربران توسط شركت هاي بزرگ اينترنتي بويژه دو شركت "گوگل" و "مايكروسافت"، مي‌دانند.
ميليون ها كاربر اينترنت در ماه‌هاي اخير با استفاده از خدمات رايگان وب لاگ‌نويسي "ويندوز لايو اسپيسز" شركت "مايكروسافت" و "خدمات "بلاگر" شركت "گوگل" براي ثبت وب سايت ها و وب لاگهاي جديد به نام خود اقدام كرده‌اند به طوري كه تنها در ماه ميلادي گذشته 1/3 ميليون نفر در "ويندوز لايو اسپيسز" و 459 هزار نفر در خدمات "بلاگر" ثبت نام كرده و وب سايت هاي جديد خود را راه‌اندازي كرده‌اند.
همين آمار نشان مي‌دهد در پنج ماه اول سال ميلادي جاري در هر ماه به طور ميانگين 2/75 ميليون وب سايت جديد به اينترنت افزوده شده و پس از ماه ژوئن اين روند سرعت گرفته به طوري كه از آن زمان تاكنون هر ماه به طور ميانگين 5/4 ميليون وب سايت به اينترنت افزوده شده‌است
 
نوشته ی شباهنگ در سه‌شنبه, آبان ۳۰, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در دوشنبه, آبان ۲۹, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در دوشنبه, آبان ۲۹, ۱۳۸۵ | لینک |
اولین برف همه جای شهرم رو سفید پوش کرد هنوز از پاییز لذت کافی رو نبرده بودم زود اومد کی میدونه چند تا پاییز چند تا بهارچند تا زمستان وتابستان دیگه رومی تونیم ببینیم یکی دو تا نمی دونم شاید هم 50تا
 
نوشته ی شباهنگ در یکشنبه, آبان ۲۸, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در یکشنبه, آبان ۲۸, ۱۳۸۵ | لینک |
مادر بوش
 
نوشته ی شباهنگ در یکشنبه, آبان ۲۸, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در شنبه, آبان ۲۷, ۱۳۸۵ | لینک |

برا بعضی از آدم ها واقعن متاسفم مخصوصن بلاگرهایی که به فکر احساسات شخصی ویا ...هستند وهنوز معنای واقعی دوست داشتن رو درک نکردن فقط این رو می خوام بگم که آیا دوست دارید همین تفکر غلط رو پدریا همسر خواهرشما راجع به زندگی مشترکشون داشته باشن؟و بگن که انسان می تونه با کسی زندگی مشترک داشته باشه وعاشق فرد دیگه ای باشه و با شخص سوم ارتباط جنسی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگه همین طور پیش بره این موضوع بین بعضی ها.......که به نفعشون هست نهادینه میشه واگه همین طور ادامه پیدا کنه وای دخترا کسی نمی خواد حرفی بزنه؟
 
نوشته ی شباهنگ در جمعه, آبان ۲۶, ۱۳۸۵ | لینک |
گـلـه مـيـكـرد زِ مـجـنـون لـيـلـي كـه شـده رابـطـه‌ مـان ايـمـيـلـيحــيــف ازان رابـطـة انـسـانـي كـه چـنين شـد كـه خـودت ميدانيعـشــق وقـتـي بـشـود دات‌كـامي حـاصلـش نـيـسـت بـجـز نـاكـامـينـازنـيـن خـورده مگـر گـرگ تورا؟ برده يا "دات‌كام" و"دات اُرگ" تورا؟بــهــرت ايـمـيـل زدم پـيشـترك جـاي "سابجكت" نـوشـتم بـه دركبـه درك گـر دل مـن غمگين است بـه درك گـر غم مـن سنگين استبـه درك رابـطـه گر خورده تَـرَك قـطـع آنـهم بـه جـهـنـم، بـه درك!آنـقـدر دلـخـور ازيـن ايـمـيـلـم كـه بـه ايـن رابـطـه هـم بـي ‌مـيـلممـرگ لـيـلي، نِت و مِت را ول كن هـمـه را جاي "اوكِي" ، "كنسِل" كنOFF كـن كـامـپـيـوتـر را جـانـم يـار مـن بـاش و بـبـيـن مـن ON اماگـرت حـرفـي و پـيـغـامـي هسـت روي كـاغـذ بـنـويـس بــا دسـتنــامـه يـك حـالـت ديـگـر دارد خـــط ِ تـو لـطـف ِ مـكـرر داردخسته ازFont و زِFormat شده‌ام دلـخـور از گـردالـيِ @ شــده‌امكرد "ريـپـلاي" بـه لـيـلـي مـجـنـون كه دلم هست ازين "سابجكت"خونبـاشـه فـردا تـلـفـن خـواهـم كـرد هرچه گفتي كـه بكن خـواهم كـردزودتـر پـيـش تـو خـواهـم آمـد هي مـرتـب بـه تـو سر خـواهـم زدراسـت گـفتـي تـو عـزيـزم لـيـلـي ديــگر از مــن نــرسـد ايـمـيـلينـامـه ‌اي پـسـت نـمـودم بـهـرت بـه امـيـدي كـه سـرآيـد قـهـرت
 
نوشته ی شباهنگ در جمعه, آبان ۲۶, ۱۳۸۵ | لینک |

چه اشتباهی
 
نوشته ی شباهنگ در جمعه, آبان ۲۶, ۱۳۸۵ | لینک |

شنیدم که قدیما وقتی از کسی سوال می شدشما؟و وقتی در پاسخ گفته میشد دانشجومعنیش این بودهمه کاره ی مملکت ولی الان اولا نیازی به پاسخ نیست از .....البته نه همه ولی وقتی میگی دانشجوهستم یه پس گردنی حواله میشه
 
نوشته ی شباهنگ در پنجشنبه, آبان ۲۵, ۱۳۸۵ | لینک |
آقای رئیس جمهور در رابطه با رشد جمعیت فرمودرشد جمعیت هیچ ارتباطی به اقتصاد کشور ندارد
(ویکی از فاکتورهای قدرت جمعیت است)واز نظر فضای عمومی نباید همه ی مشکلات کشور را به جمعیت گره بزنیم.با این روند رشد جمعیت که سالی یک درصد است تا4 سال دیگرمدارس وتا 8 سال دیگر دانشگاه ها خالی خواهد شد
وگفت اگه روزنامه ای به نفع حزبیست بالای روزنامه ذکر کنه البته این یه مورد شوخی بود
 
نوشته ی شباهنگ در پنجشنبه, آبان ۲۵, ۱۳۸۵ | لینک |

تمرین کن از درون شاد باشی .
اجازه نده دیگران برای شاد کردن تو تصمیم بگیرند.
خودت رئیس کارخانه ی شادی سازی باش.
جی دونالد:میگه هرگز مغرور نشوزیرا غرور میکروبی کشنده است.
غرور به تدریج عقل را زایل میکندوباعث می شود هیچ کاری را به درستی انجام ندهی.
 
نوشته ی شباهنگ در پنجشنبه, آبان ۲۵, ۱۳۸۵ | لینک |



واقعاچرا دخترا باید اجازه بدن یه همچین اتفاقی براشون پیش بیاد؟خوب چی میشه کمی پوشیده لباس بپوشید؟

 
نوشته ی شباهنگ در چهارشنبه, آبان ۲۴, ۱۳۸۵ | لینک |
من واقعا نمی دونم با بعضی از آدما چطور باید رفتار کرد وقتی بی ادبی می کنند سعی می کنی مثل خودشون رفتار کنی تا به اشتباهشون پی ببرن بعد ادعاشون میشه که من خوب تو بد وقتی که از رفتارشون ناراحت میشی به جای یک ببخشید ساده از راه کوچه خاکی تشریف می برن .
گر چه غم و رنج من درازی دارد
عیش و طرب تو سر فرازی دارد
بر هر دومکن تکیه که دوران فلک
د ر پرد ه هزا ر گونه با زی د ارد
دوستان بی معرفت یکی از شما زنگ نزد حالم رو بپرسه
 
نوشته ی شباهنگ در سه‌شنبه, آبان ۲۳, ۱۳۸۵ | لینک |
بین ما فاصله هاست
بین ما فاصله ها دریاهاست
کوه ودشت وصحراست
دوستت دارم این آیه ی پاک
در عمق وجودم بی تو...
من بدون تو پر از تنهایی
مثل شب بی ماه در تاریکی
تو پر از شعر و سرود
من پراز مرثیه ی درد
که در آن می نالند
که در آن می گریند
شیون ها همه سر بر می آرند
توپر از رفتن ومن
سرشار از توولی دور از تو
تو پر از وسوسه ی عشق
یادی از بوسه ی گرم در باران
من پر از وسوسه ی مرگ
مرگی سرد در یک شب
همچون من... دور از ماه
ماه همچون توبی خبرازاینجارفت
آسمان شب همچون من
مخمل سردو سیاه بر تن کرد
بعد از این که ماه رفت
آن عروس سرد شب
آسمان قصه ی عشقش را
در دل سیاه شب مدفون کرد
بعداز اینکه رفتی...
من پرازگریه شدم
قصه ها وغصه هایم با اشک
در دل خاک سیاه مدفون گشت
آه من دود شدوبالارفت
رفت ورفت تا همدم شب ها گشت
بعدتو حرف هاهمه بی معنا
چهره هاپشت نقاب
"توچرارفتی؟"را
بارهاپرسیدم
تو که رفتی !
من چرااین جایم
توبگو
چه کنم دورازتو
چه کنم فاصله را
چه کنم همدم تنهایی اماین شب را
توبگو ماه شبم
توبگومن چه کنم!
 
نوشته ی شباهنگ در سه‌شنبه, آبان ۲۳, ۱۳۸۵ | لینک |
مکتب پارناس:ویکتورهوگو با اینکه قبلا به مسائل اجتماعی توجه داشت و بعد ها نیز در سال 1840 برای هنر مند وظیفه ی اجتماعی قائل شد در سال 1829 با یکی از آثار خویش به نام "شرقیات" پایه گذار مکتب (هنر برای هنر) گردید و معتقد بود که شاعر همیشه حق دارد اثر بیهودهای منتشر سازد که شعر محض باشد .عده ای به دور او گرد آمدند و گفتند (هنر خدایی است که باید آن را تنها به خاطر خودش پرستید و هیچگونه جنبه مفید یا اخلاقی نباید به آن داد . دوما میگوید می گوید هنر برای هنر سه کلمه ای است که از هر حسی محروم است یعنی نویسنده معتقدبه اصل هنربرای هنر جز به زیبایی قالب و شکل اثر خود و محتوای آن به چیزی دیگر اهمیت نمی دهد.شاعران این مکتب "تئوفیل گوتیه"و"تئودوردو با نویل"هستند.
کاملش کردم
 
نوشته ی شباهنگ در دوشنبه, آبان ۲۲, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در دوشنبه, آبان ۲۲, ۱۳۸۵ | لینک |
وین دایر:اگر اجازه می دهید هر کس بر حسب میل و اراده اش احساسات و رفتار شما را تعیین کند تردید نکنید که یک قربانی تمام عیارید.1
قربانی شدن به معنی از دست دادن امور زندگی است2
آزادی به کسی هدیه نمی شود شما خودتان باید آزادی را به دست آورید.3
کسی که فرمان روای خود نباشد آزاد نیست.4
توانایی های روحی هر کس تابع سطح انتظارات اوست .5
اگر حرفه ی شما انتظاراتتان را بر آورده نمی کند از خود بپرسید: "چرا سر گرم کاری هستم که با اهداف و امیال من مغایر است.6
یک تصویر مثبت و روشن از خویشتن می تواند در پیش روی در مسیر زندگی فوق العاده موثر باشد.7
ترس تنها اندیشه ی هراس آلود و رفتار ناشی از آن اندیشه است.8
اقدام از موضع قدرت اولین گام برای پرهیز از آلت دست شدن است.9
اقدام از موضع ضعف اغلب ناشی از نوعی ترس واهی و بی اساس است.10
احتمال شکست یکی از عواملی است که انسان را از پیش رفت باز می دارد.11
قدرت و توانایی تنها به کمک آزمون و خطا دست یافتنی است .12
برای رهایی از ترس و تردید راهی جز اقدام و تصحیح مسیر نداریم.13
احترام از موضع ضعفشما را حتی نزد خودتان خوار می کند.14
قدرت نهانی انسان از حس جسارت و ماجرا جویی او ناشی می شود.15
اگر کارها هم واره به روشی یکسان انجام می شد پیشرفت و ترقی نا ممکن بود . موافقم صد در صد16
سعی کنید از گزند رویدادهای نا گوار گذشته در امان باشید .ضرب المثل خودمون مومن از یک سوراخ دو بار ............17
چیز های غیر ممکن را بشناسید18
این نکته را از یاد نبرید که زندگی در زمان حال جریان دارد.19
وقتی می توانید چیزی را تغییر دهید بهتر است خود را با آن هماهنگ کنید20
دردنیای انسان ها مقایسه معنایی ندارد21
قیاس با دیگران نشانه ی آن است که فرد به خویشتن اعتماد ندارد22
هیچ کس نباید بدون کسب اجازه از شما به حریم تنهاییتان وارد شود. این رو کاملا قبول دارم23
در تلاش برای جلو گیری از مقایسه شدن با دیگران جدی باشید.24
جروبحث تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نیست.25
برای رهایی از یاس و غم خود را با کارهایی که به آنها علاقه مندید سر گرم کنید.26
هرگز هرگز توقع نداشته باشید که دیگران الزاما شما را درک کنند.27
از افراد بی نزاکت که شما را ناراحت می کنند دوری کنید.دقیقا28
بپذیرید که در معاشرت ها و مصاحبتهای روزانه در معرض انتقاد دیگران هستید.29
قاطعیت را با رفتار خشک و خشونت آمیز مترادف نکنید.30
این اصل را هرگز فراموش نکنید که این ما هستیم که به دیگران می آموزیم چگونه با ما رفتار کنند.31
از به کار بردن عباراتی که شما را کم رو مفلوک و حقیر معرفی می کنند خود داری کنید .32
در انجام کارهای شخصی خود راآزاد و مستقل بدانید.33
فردی که تعهد نسبت به زندگی را به تعهد نسبت به خودش ترجیح میدهد بزرگترین قربانی زندگی محسوب می شود.34
ساعتی را به خود اختصاص دهید و آن را آنطور که دوست دارید بگذرانید.35
به گونه ای زندگی کنید که گویی بیش از شش ماه دیگر زنده نخواهید بود.36
راهی برای شادمانی نیست شادمانی خود راه است.37
 
نوشته ی شباهنگ در یکشنبه, آبان ۲۱, ۱۳۸۵ | لینک |
به یاد نیما(پدر شعر نو)
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید !
یک نفر در آب دارد می سپارد جان.
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تندوتیره و سنگین که می دانید..........
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست نا توان را
تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ می بندید
بر کمرهاتان کمر بند
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد میکند بیهودهجان قربان!
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید !
نان به سفره جامه تان بر تن
یک نفر در آب می خواند شما را.
موج سنگین را به دست خسته می کوبد
باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده.
سایه هاتان را از راه دور دیده
آب را بلعیده از گود کبود و هر زمان بی تابیش افزون
می کند زین آب ها بیرون
گاه سر گه پا
آی آدمها!
او زراه دور این کهنه جهان را باز می پاید
می زند فریاد و امید کمک دارد
موج می کوبد به روی ساحل خاموش
پخش می گردد چنان مستی به جای افتاده پش مدهوش.
می رود نعره زنان وین بانگ باز از دور می آید:
"آی آدم ها "...
در صدای باد بانگ او رها تر
از میان آب های دورونزدیک
باز در گوش این نداها:
"آی آدمها"...........
 
نوشته ی شباهنگ در یکشنبه, آبان ۲۱, ۱۳۸۵ | لینک |
چند روزی در اثر یک حادثه ی بد نبودم در این چند روز متوجه شدم واقعا سلامتی بزرگ ترین نعمت که معمولا ما قدرش رو نمی دونیم کافی برای تجربه هم که شده یک بار به بیمارستان سر بزنید تا قدر لحظه لحظه ی زندگی رو بدونید امیدوارم همیشه سلامت باشید.
به خاطرپام مجبور شدم تو عروسی یه جا بشینم چه عروسی ای رو از دست دادم
 
نوشته ی شباهنگ در یکشنبه, آبان ۲۱, ۱۳۸۵ | لینک |
محاسن دانشگاه من
1درهای کلاس پشت به استاد است تا دوستان حالاپسر یا دختر به یکدیگر اشراق داشته باشنددور از چشم استاد از بیرون در
2 فاصله ی دانشکده ی امام علی تا بوفه تقریبا 10 دقیقه پیاده روی داره یا شاید 15 دقیقه در ضمن دور و بر بوفه دست شویی موجود نمی باشد اما تا دلتان بخواهد زمین برای فوتبال موجود است
3 کلاس ها به اندازه ی تمام پشت کنکوریها جا دارد و زمستان ها تا شوفاز ها کلاس را گرم کنند ساعت 7 شده و کلاس تعطیل می شود
4 وقتی استاد صحبت می کند به دلیل بزرگ بودن کلاس می توانداز انعکاس صدای خود لذت ببرد
و حالا کمی هم از محاسن بعضی هم دانشکده ای های گرام:

وقتی استاد از استحمار وحالا......... صحبت می کند هم کلاسی عزیز در حال فشن درست کردن چهره ی خود و پرسیدن قیمت پنکک دوست خود است ودیگری در حال فرستادن پیام به دوست پسر ویا خواندن پیام های وی می باشد آه خدای من چگونه این درد ها را به تصویر در آورم
به امید روزی که دست در دست هم میهن خود را کنیم آباد شما می دونید اون روز کی می آد؟
 
نوشته ی شباهنگ در سه‌شنبه, آبان ۱۶, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در دوشنبه, آبان ۱۵, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در یکشنبه, آبان ۱۴, ۱۳۸۵ | لینک |


ای یعنی چی؟
انوشه ی بد
 
نوشته ی شباهنگ در شنبه, آبان ۱۳, ۱۳۸۵ | لینک |
یا حق
ای همه ی پنجره ها رو به تو شهرو ده آشفته آشوب تو
کوه مه آلود پر ابهام من شهر پر آوازه ی گمنام من
ای عسل از شوق تو شیرین شده شهر شب از چشم تو آذین شده
کاش دلم پیش شما بود و بس پشت همین پنجره ها بود و بس
من همه حیرانی و ویرانی ام حک شده این نقش به پیشانی ام
از ته دهلیز زمین آمدم باز به این دوزخ کین آمدم
سرد و نفس گیروترک خورده ام زیر تلنبار خودم مرده ام
مثل نفس های سراسیمه ام گم شده اینجا به خدا نیمه ام
عقربه ی ساعت مرگم تو باش شاهد جان دادن برگم تو باش
کی تو به داد دل من می رسی باز رهانیش ز دل واپسی
حادثه شو اول تقویم را خط بزن از دفتر من بیم را
حادثه این است که در می زنی صبح به هر پنجره سر می زنی
حادثه برخورد دو چشم تر است لحظه ی پرواز دو تا کفتر است
حادثه یعنی همه ی چشم تو خشم تبسم خوشی و اخم تو
ای گل نیلوفر بودایی ام پیچک پیچیده به تنهایی ام
بوی دل انگیز غزل میدهی طعم تب آلود غزل می دهی
پیراهنت بافته از ابرو ونور گل زده بر دورو برش از بلور
تو گل گلدان اتاق منی شعله مادام اجاق منی
وسوسه گندم و سیبم تویی آن که دهد باز و فریبم تویی
باز به من معنی بودن بده فرصت از خویش سرودن بده
اینکه نباشی به خدا فاجعه است یخ زدن پنجره ها فاجعه است
پنجره را بسته ام از دوریت یوسف من خسته ام از دوریت
بی خبر از دغدغه و اضطراب بند دل نازکم امشب بخواب
جاده طولانی و پر پیچ و خم باز رساندن دو نفررا به هم

می رسی و شب همه شب روشن است
هر چه خوشی هست همه با من است

کوروس احمدی
 
نوشته ی شباهنگ در شنبه, آبان ۱۳, ۱۳۸۵ | لینک |

تبریک
 
نوشته ی شباهنگ در جمعه, آبان ۱۲, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در جمعه, آبان ۱۲, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در پنجشنبه, آبان ۱۱, ۱۳۸۵ | لینک |
 
نوشته ی شباهنگ در پنجشنبه, آبان ۱۱, ۱۳۸۵ | لینک |
این وبلاگ نویسی خیلی وقت آدم رو می گیره عجب روز های دل گیری اول فکر می کردم تنهایی خیلی عالم خوبی ولی الان دلم برا روزای قبل در کنار دوستانم خیلی تنگ شده همشون رفتن از دانشگاه بدم میاد چون من رو یاد دوستام می ندازه یه تجربه ی مهم هیچ وقت سعی نکنید دوستی خودتون رو محدود به چند نفر کنید
 
نوشته ی شباهنگ در چهارشنبه, آبان ۱۰, ۱۳۸۵ | لینک |