بایگانی
دست در دست هم شهرمان راکنیم خراب
دست در دست هم شهرمان راکنیم خراب
تاجیبمان شودپرزپول که می دیدیم درخواب
گر چیزی نمی دانیم ز گرانی و ارزانی
گر مهم نیست برایمان ابادانی
چاکرپولیم ومخلص شهرت
می گذریم مثل اب خوردن ازحق ملت
و چه خوش می گوید گل اقای ما:
می روی به مجلس با پیراهن پرزوصله ها
بر می گردی زمجلس با غروروافتخار
با بنزوکت شلوارودلار
چه شد کجا رفت ان وعده ها
قول و قرارودست یاری با شهروندها
گه گاهی گر می گذری زیک باغ وبوستان وجنگلی
می گویند انجا هست مالکش فلانی
شرمنده اگر شعرم بد بود
فرصتم برای شعر گفتن کم بود
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی بگمان فتاده درراه یقین
میترسم ازکه بانگ آیدروزی
کای بیخبران راه نه آنست ونه این
البته این چند خط اخر مال من نیست
مال خیام
من که رای نمی دم شهر رو به گند کشیدن
 
نوشته ی شباهنگ در دوشنبه, آذر ۲۰, ۱۳۸۵ | لینک |