بایگانی
مامان جان 20 میشم
خداوندگارا!
زتخت فلک پایه ی آسمان ها دمی سوی این بحر بی اب رو کن
زمین راازاین سایه های شیاطین جنین درجنین کین بکین رفت وروکن
سیاهی شکن چنگ فریادها رابچشم سکوت سیاهی فرو کن!
که تا زیرورو اسمانت نسازم زمین را به نفع زمان زیرورو کن
کارو
ساعت 8 سر جلسه ی امتحان طبق معمول ردیف اول دقایق اخر امتحان الهام بنویس دیگه اخه من خودم هم می خوام تقلب کنم سارا چی یه بار دیگه بگوووخاک بر سرت کری مگه .نمی تونم بلند تر بگم .گردنم درد گرفت الهام :بگو دیگههههههههههه خوب
بابا گیج انگار بنویس اااااااا ورقم کو؟؟ ورقم رفته بود رو هوا اقای بازرس:هر دو را تقلب محسوب کنید بله 2 دور خونده بودم جهنم معدل.دلم از این بیشتر سوخت: الهام دیدی اگه گیج بازی در نمی اوردی من الان اینهمه ناراحت نمی شدم وا به من چه می خواستی مراقب باشی. جلو تو نگاه می کردی ای خدا من دردمو به کی بگم بی معرفتی تا چه حد. مامان:سلام عزیزم خسته نباشی امتحانت رو خوب دادی 18/19 میشی نه اره بد نبود مامان جان 20 میشم
 
نوشته ی شباهنگ در دوشنبه, بهمن ۰۲, ۱۳۸۵ | لینک |