بایگانی
نامه ای به خدا"کارو"
نامه ای به خدا"کارو"
پروردگارا!
کاش اجازه می دادی از درگاه مقدست بخواهم که برای نجات بشر قرن ما, هر چه زود تر تصمیم بگیری….
تمام دریچه های امید, بروی سر نوشت انسان قرن ما , بسته است....
سنگینی سنگها وصلیبها, پشت گورستان ها را, در هم شکسته است …
خواهش می کنم , خدا…زود تر… هر چه زود تر تصمیم بگیر…
چرا که روح بشریت _به مفهوم وسیع کلمه_خسته است…
من نمی دونم چه کسایی وبلاگم رو می خونن دیگه فرقی هم نمی کنه مدتیست که فکر می کنم برای من خیلی راه مونده تا بخوام چیزی بنویسم واینکه ایا از دنیای وبلاگ نویسی باید خداحافظی کنم یا نه هرچند برام خیلی سخت و دور از ارزوهام است.شاید به دلیل اینه که یکی از انگیزه های مهم ازبین رفته.نمی دونم هنوز به نتیجه ی قطعی نرسیدم .این چند روز که نبودم به دلیل از دست دادن یکی از دوستان عزیزم بودکه برای همیشه ما رو ترک کردخوشا به حالش و خدایش بیامرزد.
 
نوشته ی شباهنگ در پنجشنبه, دی ۲۱, ۱۳۸۵ | لینک |