خاطره ای درعید پیش اومدکه برام جالب بید برای عید دیدنی رفتیم خونه ی عمه خانم یکی از دختر های عمه خانم با بچه تشریف آوردن من از بچه خیلی بدم میاد مخصوصن بچه های بی تربیت به این دلیل اصلن به بچه های کوچیک رو نمی دم در حال پوست کندن میوه بودم یه لحظه چشمم افتاد به این نوه عمه ی شیطون که داشت بروبر به من نگاه می کردبرای بار دوم خواستم ببینم دوباره به من نگاه می کنه یا نه وقتی دورو برم رو گشتم خبری ازش نبود یه دفعه دیدم یکی از بالای سرم آویزون شده میگه با من دوست میشی همه در حال خندیدن به کار این کوچولوبودن که نتونست تعادلش رو حفظ کنه رو سر من فرود اومدو موهام رو که با زحمت درست کرده بودم خراب کرد با این که از مامانش پس گردنی خورده بود دوباره اومد سمت من و بدون اجازه نشست پیشم وقتی اب خواست و بهش اب دادن بی دلیل برا منم یک لیوان آب اوردبرای اولین بار بود که از یه کوچولو خوشم اومد
---------------------------------------------------------------------------------------
واقعا چرا باید بعضی از مسائل رو برای بعضی از جماعت ایرانی توضیح داد ؟ای بابا وقتی می گن آشغال نریزید محیط زیست خود را پاکیزه نگه داریدآخه واضح تر از این میگن برای نسل های بعدی!!! این طور که پیش میره منابع طبیعی ما برای چند سال آینده شاید 20سال دیگه از بین میره نابود میشه حالا هی اسم عوض کنید روز ملی طبیعت!
------------------------------------------------------------------------------------
13 بدرهم تموم شد بهترین 13 که تا حالا داشتم یکی از دلایلش اومدن بارون بودکه باعث شد بیشتر خوش بگذره شل و گل بازی که مجبور شدیم در آخر نقش ماشین لباسشویی رو ایفا کنیم یاد این شعرافتادم که تو یکی از وبلاگ ها چند ماه پیش خونده بودم سیزده را همه عالم بدر از شهر امروز من خود ان سیزدهم کز همه عالم بدرماین ترم به خودم قول دادم معدلم از 18 19 کم تر نشه تا ترم قبل جبران بشه بین خودمون بمونه ها ترم قبل میانگین نمره هام 13 شد شب امتحانی بودبابای ما هم به جای آبرو داری به هر کی میرسید اطلاع رسانی می کرد فقر مطالعه هم که دیگه نپرسید روزی 1 ساعتم درس نمی خوندم مطالعه ی آزاد هم که دیگه نگواما جبران می کنیم .خوش به حال کسایی که رفتن مسافرت قرار بود با دخترای فامیل و دوستان بریم کیش که سر لجو لجبازی احمقانه به هم خورد