بایگانی
قبلا این پستو گذاشته بودم ولی دوست دارم دوباره...
ساده است نوازش سگي ولگردُُُُُُُ شاهد آن بودن كه چگونه زير غلتكي ميرود و گفتن كه «سگ من نبود»ساده است ستايش گليچيدنش و از ياد بردن كه گلدان را آب باید دادساده است بهره جوئي از انسانيدوست داشتن اش بي احساس عشقياو را به خود وانهادن و گفتن كه: ديگر نميشناسم اشساده است لغزش هاي خود را نشناختنُساده است كه چگونه مي زييمباريزيستن سخت ساده استو پيچيده نيز هم
 
نوشته ی شباهنگ در چهارشنبه, بهمن ۰۳, ۱۳۸۶ | لینک |